یه عمر به اشتباه فکر میکردم قوی بودن یعنی دووم آوردن ولی الان فکر میکنم قدرت توو رها کردنه .........

والا خودمم از اشکام خسته شدم ، میدونی ؟! دیدم باید الان قبول کنم وضعیت همینه ... نه خبری از سفارت نه قولی از آینده نه برنامه ریزی نه هیچی! اما خوب نمیشه دائم نشست و غصه خورد که ! از مغازک یه پلنر روزانه خریدم زدم به دیوار اتاقم ! جلو جلو هم برنامه ریزی نمیکنم ، حتی روزانه هم نیست ولـی چون تیک زدن بهم انگیزه پروداکتیو بودن میده میگم خوب حالا این کارم بکن این ویدئو آموزشی هم ببین این لزن (ریدینگ) ام بخون و وقتی انتهای روز میبینم چه کارای مفیدی کردم دلم شاد میشه . و البته یه هدف دیگه اش اینه که تهش به خودم پلنر ماهم رو نشون بدم بگم ببین راسینال خانوم تو یه لاشه بی خاصیت نبودی این مدت رشد کردی جلو رفتی تا برسـی به زمان مصاحبه ات .
غیر از زبان یه کورس Design از coursera برداشتم که خیلی بیسیکه ولی خوب حس میکنم زیر پایه اون رشته است و میتونه بهم نشون بده توش علاقه دارم یا نه ! هروز یه مقداریش رو میخونم و میرم جلو اگه خوشم اومد دوره های دیگه ام میگذرونم فقط بدیشون اینه که پولین و خیلییی گرونن ولی خوب مثلا کورسرا مدرک ام میده دیگه ! حالا ببینم چی میشه ! 

میدونی حقیقتش اینه که من باید مشغول و پروداکتیو بمونم وقتی ساکن میشم دوباره همه ی غم و غصه ـآی دنیا میشینن تو دلم ، چند روز دیگه زمان خوبیه دوباره ورزشمم ام شروع کنم ... گاهی وقتا شبا مخصوصا که با محسن حرف میزنم کلی دلم میگیره ، هم از حرفا و رفتارای اون هم از دلتنگی و وضعیت خودم . اونم میگه دلش تنگه و شبا گریه میکنه ، بهش نگفتم گریه نکن ! هیچی نگفتم فقط شنیدم ... گفتم پس ایگنور کردنات چیه ؟! در همین حد رو هم نمیذاره من بهش بگم یعنی اگر میگفتم دلم گرفته و گریه میکنم یا ساکت میشه یا میزنه به اون راه. گفت چون اونقدر خودم غصه میخورم که حوصله ناراحتی دیگران رو ندارم ! خوب به حرف آسونه اما واقعیش سخته . برای منی که بار خوشحال کردنم و خوب کردنم همیشه رو دوش محسن بود این خیلی سخت بود ! اما خوب چند روزیه که رها کردم ... اشکی هم اگر بخواد بیاد میزنم تو گوشش که نیاد و به محسن ام عمرا چیزی نمیگم که کوچیک شم ! تازه تو گروه تلگرامی بچه هامونم نسخه میپیچم برا بقیه :))) 

راستی یادتونه برای آزمون زبانم چه خوشحـال بودم ؟! خوب 21 نوامبر (آذر ماه) میشه 1 سال ازون مدرک میگذره و به هر دلیلی اگر تا اون موقع زمان مصاحبه من نرسه ممکنه به اعتبارش گیر بدن. البته که میگن مدرک B1 و B2 مثلا زمان ندارن و بالاتر از یکسال بشه ایرادی نمیگیرن اما خوب تضمینی نیست و کسی از کارای سفارت سر در نمیاره دیگه . به همین علت الان دارم میخونم برای B2 که اگر تا اون موقع رسیدم دوباره آزمون بدم و جزء مدارکم ببرم :)
فعلا که محسن جان مرداد و شهریور قراره تشریفش رو بیاره و ببینیمش ... چند روز پیشا تصویری باهاش حرف زدم نزدیک بود جفتمون بزنیم زیر گریه ، در عین حالی که بی نهایت دلتنگشم احساس دوری ام ازش میکنم ، حس میکنم اونی نیست که رفته حس میکنم احساساتش روحیاتش عوض شده

میدونی ؟! این نهایت چیزی بود که انتظار نداشتم ! فکر نمیکردم انقدر بگذره و اون بخواد برگرده و من هنوز ندیده باشمش . فکر نمیکردم هنوز خونه امون نرفته باشم ! فکر میکنم نوبل نچسب ترین ازدواج دنیا میرسه به ما ، نه ذوقی برای مراسمی ، نه زود بهم رسیدنی ، نه حتی سر خونه رفتنی! مامانم حق داشت اونموقع میگفت شما دوتا انگار نه انگار تازه ازدواج کردین انگار یه زوج بازنشسته این :)) چون هیچوقت مث تازه ازدواج کرده ها نبودیم ... بهرحال نمیخوام بذارم این مدت با کرختی و دست رو دست حروم شه . یکی از دوستانی که رفته تعریف میکرد اون یکسالی که منتظر پروژه مهاجرتم بودم سختترین روزای زندگیم بودن اما من میگم نمیشکونتم که هر چی هست قوی ترم میکنه منم انقدر تراشیده میشم تا یه روزی الماس بشم ^_^

 

+ محسن فردا میره هامبورگ برای کنسرت متالیکا ! بند مورد علاقه اش در تمام طول زندگیش ... هم حسودیم میشه هم Virgo moon درونم میگه برو براش چهارتا تحقیق بکن جاهای مشتی شهر رو درآر که بره ببینه (که میدونم هیچوقت قدر نمیدونه و گوشم نمیده). ولی داشتم پیش خودم فکر میکردم میشه یه روزی منم کنسرت آوریل باهاش complicated و I'm with you رو داد بزنم ؟! همین آپریل اخیر مونیخ بود .... هعـی ....

+ چقدر همه چی گرونه ! من نمیدونم گرونی به مردم فشار نمیاره ؟! تازه 4 ام ماهه حساب کردم با همین سیستم درحدنیاز صرفه جوی خودم ادامه بدم 15 ام من باید برم سر کوچه گدایی خوب چه وضعیه ؟! اوه تازه پس فردا وقت لیزر دارم دوباره ! چقدم درد داشت  :(
یعنی هیچ کاری نکنی تو ماه دقیقا دو تا پول غذا میدی شامپو و وسایل آرایشی بهداشتیت ته میکشه پول لیزر و چارتا خورده ریزه رو میدی مثلا تولد یکیم ام میشه و دان ! تمووومه ... بعد من خیلی شاد و خندون چه هوس ـآیی ام میکنم :)) میخواستم برا دوستام یادگاری بخرم مثلا :-/